shahrak-khazarshahr

یک سایت دیگر با وردپرس فارسی

دسته‌بندی نشده

عصر جوانی


P style=”TEXT-ALIGN: justify”>جامعه‌شناسان۲۷ دی در گفت‌وگو با روزنامه ایران چالش سالمندی جمعیت را بررسی کردند: کشور ما هم همانند سایر کشورها چند سالی است، از آمار پیش‌بینی‌ها درخصوص سالمندی جمعیت نگران شده و کم و بیش درگیر این چالش شده است. بر اساس آمارهایی که دبیرخانه شورای ملی سالمندان و مرکز آمار ارائه کرده، در حال حاضر ۱۱ درصد جمعیت کل کشور سالمند هستند و پیش‌بینی می‌شود که در سال ۱۴۲۱ این رقم به ۲۰ درصد رسیده و در سال ۱۴۳۵ با شیبی صعودی به رقمی معادل ۳۳ درصد برسد. از سوی دیگر نسبت جمعیت سالمندان ۶۵ سال و بالاتر جهان در سال ۲۰۲۰ رقمی معادل ۹.۳ درصد برآورد شده و پیش‌بینی می‌شود، این رقم تا سال ۲۰۵۰ با شیبی بشدت تصاعدی به ۲۲.۸ درصد برسد. حدود ۵۰ سال است که بسیاری از کشورهای دنیا در حال دست و پنجه نرم کردن با چالش سالمندی جمعیت هستند تا جایی که در نیم قرن اخیر رشد جمعیت سالمندان شیبی معادل ۶.۴ درصد داشته و سبب شده جمعیت سالمندان بالای ۶۵ سال جهان به ۷۰۳ میلیون نفر برسد.



قدر پنجره جمعیتی را بدانیم


دکتر محمد میرزایی، جمعیت‌شناس و استاد دانشگاه با اشاره به این که تحولات جمعیت و ویژگی‌های جمعیتی در بستر روندهایی خاص شکل می‌گیرد، به «ایران» می‌گوید: در قرون و اعصار گذشته، هم مرگ و میر زیاد بوده و هم زاد و ولد آمار بالایی داشته، از این‌رو همیشه ساختار هرم سنی هم ثابت باقی می‌ماند، این در حالی است که در بستر تحولات یکی دو قرن اخیر، مرگ و میر نوزادان و اطفال کاهش یافته است. تا قبل از انقلاب صنعتی از هر ۱۰۰۰ نوزاد بیش از ۳۰۰ نوزاد تا یک سالگی و بیش از ۵۰۰ نوزاد تا ۵ سالگی فوت می‌شدند و همین امر سبب می‌شد، جمعیت در دراز مدت، رشد اندکی داشته باشد. در قرن ۱۹ و پس از کشف پاستور و تولید واکسن‌های مختلف، تولید آنتی‌بیوتیک‌ها و داروهای گوناگون، روش‌های مبارزه با مالاریا، سل و اکتشافات علمی دیگر، رقم مرگ و میر هم در نوزادان و اطفال و هم در سالمندان پایین آمد و جمعیت به‌صورت انفجاری رشد کرد.


به گفته او، رشد جمعیتی که در کشور ما در دهه ۶۰ اتفاق افتاد، به نوعی در همه دنیا هم با شدت و ضعف تجربه شد. در کشورهای پیشرفته و صنعتی در همان سال‌ها به این نتیجه رسیدند که مرگ و میر پایین آمده و فرزندان متولد شده تا اندازه قابل توجهی زنده می‌مانند، از این‌رو سیاستمداران در نیمه دوم قرن ۱۹ به فکر برنامه‌ریزی‌های جدید با هدف کاهش زاد و ولد افتادند. دستاوردهای عظیم تکنولوژی بعد از جنگ جهانی دوم سبب شد که میزان مرگ و میر در کشورهای در حال توسعه هم کاهش پیدا کند، کشور ما هم در سال‌های ۱۳۳۰ تا ۱۳۶۰ رشد ۳ درصدی داشت که می‌توان گفت به نوعی انفجار جمعیت بود، همین امر سبب شد، سیاستگذاران در اولین برنامه جمعیتی بعد از انقلاب دقیقاً پس از سرشماری سال ۱۳۶۵ در سال ۱۳۶۸ برنامه تنظیم خانواده را در صدر برنامه‌های جمعیت بگنجانند تا رشد بی‌سابقه جمعیت تعدیل شود.


این جمعیت‌شناس به اهمیت دوره پنجره جمعیتی اشاره کرده و هشدار می‌دهد: ما در دوره پنجره جمعیتی هستیم اما قدرش را نمی‌دانیم، سالمندی، پیامد کاهش باروری است و باید جدی گرفته شود. با این همه و با وجود اینکه در دهه ۶۰ جمعیت ایران، جوان‌ترین جمعیت دنیا بود اما در حال حاضر بتدریج در حال تبدیل شدن به کشوری سالمند در سال‌های آینده هستیم. در میان کشورهای سالمند دنیا می‌توانیم ژاپن را مثال بزنیم؛ این کشور ۴۰ سال است که سالخورده است، ۲۰ درصد جمعیت این کشور ۶۵ سال به بالا هستند و ۶۰ درصد هم ۱۵ تا ۶۴ ساله که جمعیت بالقوه فعال ژاپن را تشکیل می‌دهند.


این جامعه‌شناس به سرشماری دهه ۶۰ اشاره کرده و می‌گوید: برگردیم به سرشماری سال ۱۳۶۵، در آن سال ۴۶ درصد جمعیت ایران زیر ۱۵ سال بودند، ۳ تا ۴ درصد جمعیت هم بالای ۶۵ سال سن داشتند، بر اساس پیش‌بینی‌های انجام شده در سال ۱۴۳۰ مانند تمام کشورهای دنیا سالمند خواهیم شد، در واقع تمامی کشورها این تجربه را داشتند یا در نهایت تجربه می‌کنند. در دهه ۶۰، رقمی در حدود ۵۰ درصد جمعیت کشور ۱۵ تا ۶۴ ساله بودند، البته سالخوردگی جمعیت مفهومی آماری است و با پیری بیولوژیک فرق دارد.


چالش سالخوردگی امری اجتناب‌ناپذیر است، اما به اعتقاد میرزایی، دولتمردان و سیاستگذاران باید برای جلوگیری از مشکلات ناشی از این چالش برنامه‌ریزی‌های مفصلی داشته باشند. از مواردی که می‌تواند در این امر تا اندازه قابل توجهی مؤثر باشد، تسهیل ازدواج با حل مشکل مسکن جوانان است، در نهایت برای جلوگیری از چالش سالمندی باید بدرستی چاره‌اندیشی شود. سالخوردگی جمعیت، چالشی است که باید به طور جدی با آن مواجه شد. در مرحله سالخوردگی جمعیت در ایران، ۶۲ درصد جمعیت ۱۵ تا ۶۴ ساله خواهند بود و این رقم جمعیت فعالی است که باید جامعه را بسازد. پس باید جوانان را توانمند کنیم، در نهایت سالمندانی توانمند خواهیم داشت و مشکلات هم به مراتب کمتر خواهد شد.


او در ادامه بیان می‌دارد: در سال‌های گذشته با افزایش پذیرش دانشگاه‌ها و توسعه آنها، بر میزان افراد تحصیلکرده بشدت افزوده شد، از این‌رو با بالا رفتن میزان تحصیلات و عدم پذیرش جوانان در خصوص قبول هر شغلی، بر تعداد جوانان بیکار کشور هم افزوده شد، از آن جایی که برای فرزندآوری باید شرایط ازدواج وجود داشته باشد، نیاز است که به مقوله اشتغالزایی بیش از هر بخش دیگری نگریسته شود. قطعاً هر جوانی دوست دارد که ازدواج کند و صاحب فرزند شود، ولی باید در گام نخست شرایط لازم برای تشکیل خانواده وجود داشته باشد، در نهایت باید بپذیریم که چالش سالخوردگی وجود دارد، اما با برنامه‌ریزی و سیاستگذاری‌های درست و بموقع و اجرایی کردن آنها می‌توان از مشکلات پیش رو جلوگیری کرد.


مجدد تأکید می‌کنم که در مرحله سالخوردگی جمعیت، هرم سنی شکل استوانه گرفته و بیش از ۱۵ درصد جمعیت در سنین بالای ۶۵ سالگی قرار می‌گیرند، این در حالی است که حدود ۶۰ درصد جمعیت ۱۵ تا ۶۴ ساله و بالقوه فعال هستند و باید برای چالش‌های مربوط به سالخوردگی جمعیت برنامه‌ریزی و چاره اندیشی کنند.



کاهش خدمات‌رسانی در آینده با کمبود نیروهای جوان


دکتر فهیمه نظری، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه نیز با بیان این که در سراسر دنیا تغییر سبک زندگی به سمت میل به داشتن رفاه فردی دیده می‌شود، به ما می‌گوید: با دیدن فیلم‌ها و رصد فضای مجازی در خصوص شرایط زندگی مردم سایر کشورها، پی می‌بریم که افراد در حال بازاندیشی برای پیدا کردن نوعی دیگر از زندگی هستند تا در نهایت سختی کمتری را در طول زندگی خود، تجربه کنند. وقتی کاهش جمعیت و سوق پیدا کردن کشورها به سمت سالمندی جمعیت اتفاق می‌افتد، طبعاً پیامدهای منفی زیادی به‌دنبال دارد.


یکی از مهم‌ترین پیامدها این است که با افزایش سالمندان کشور، دستگاه‌های ارائه‌دهنده خدمات به این قشر جمعیتی باید با شتاب بیشتری خدمات‌رسانی کنند، این در حالی است که با نبود نیروی جوان یا کاهش تعداد نیروهای جوان در یک کشور، طبیعتاً خدمات‌رسانی‌ها نمی‌تواند به نحو شایسته انجام شود. از سوی دیگر با معضل تکفل کاری هم روبه‌رو خواهیم شد، بدین معنا که تمام بار تکفل در بیشتر خانواده‌ها بر دوش یک نفر که نیروی جوان‌تر است، خواهد افتاد.


به گفته او، روند سالمندی جمعیت، حالت زایشی دارد و این تفکر به نسل‌های بعدی هم منتقل می‌شود، با نبود  نیروی جوان در یک جامعه، نشاط اجتماعی هم کاهش پیدا می‌کند و این معضل یکی دیگر از پیامدهای منفی سالمندی جمعیت است. باید تمامی دستگاه‌ها فارغ از شعار دادن و هیجانی شدن و حتی دستوری صحبت کردن با عزمی جدی برنامه‌ای طولانی مدت برای حل این مشکل پیاده‌سازی کنند. باید مجریان مربوط به این حوزه هر چه سریعتر پای کار بیایند تا در درازمدت به نتایج مناسبی برسیم. بی‌شک بسترهایی نیاز است و بدون فراهم شدن آنها نمی‌توان از فرزندآوری صحبتی به میان آورد. بسترهایی سلسله وار از سنین کودکی تا جوانی و در نهایت ایجاد شغل مناسب برای جوانان، راه را هموار کرده و بتدریج می‌تواند از سالمند شدن جمعیت جلوگیری کند.


نظری در ادامه توضیح می‌دهد: جامعه ایران در آینده به یک نسل قوی و هوشمند، هوشیار و سلامت نیاز دارد و نه افرادی که ضعیف باشند یا از بهره هوشی کمی برخوردار باشند. این که گفتیم، باید به آینده توجه کنیم، بدین معناست که کودکان از سنین پایین باید بدانند که در بزرگسالی حتماً صاحب شغلی خواهند شد و به شخصیت آنها ارج و مقام داده می‌شود، به آنها احترام گذاشته می‌شود و قطعاً آینده خوبی خواهند داشت، در جوانی هم بی‌شک در ایران خواهند ماند و به مردم مرز و بوم خویش خدمت خواهند کرد. وقتی می‌بینیم شمار زیادی از افراد مهاجرت کرده‌اند، ناشی از سیاست‌های اشتباه دولت‌های قبلی بوده است، بنابراین برای بیست سال آینده با سیاستگذاری‌ها و آینده نگری درست، می‌توان برنامه‌ریزی‌های مناسبی انجام داد.


به اعتقاد این جامعه شناس، در نهایت امر، برنامه‌ریزی‌هایی که روی کاغذ نوشته شده باید به‌صورت عملی ظهور پیدا کند و فقط در حد طرح برنامه باقی نماند، همین امر کفایت می‌کند تا برای آیندگان، ترسیمی از ایران زیبا با افرادی که سلامت جسمی، روحی و روانی مناسب و آینده‌ای تضمین شده دارند، داشته باشیم.