shahrak-khazarshahr

یک سایت دیگر با وردپرس فارسی

دسته‌بندی نشده

چرا برخی بی خانمان ها حاضر نیستند به گرمخانه بروند


P style=”TEXT-ALIGN: justify”>در ادامه گزارش ۲۸ دی خبرگزاری ایسنا می‌خوانیم: سپیده علیزاده که مسئول مددسرای بانوان میدان شوش است، درخصوص وضعیت شلترها و مشکلات این مراکز در فصل زمستان به ایسنا، می‌گوید: در یک شبانه‌روز حدود ۱۵۰ زن و کودک به مرکز مراجعه می‌کنند؛ همه این ۱۵۰ نفر معتاد نیستند، بلکه بیش از ۵۰ درصد آنها اعتیاد ندارند و هرگز اعتیاد را تجربه نکرده‌اند؛ این افراد اغلب همسران معتاد،‌ والدین معتاد و … داشته‌اند یا آسیب‌هایی مانند ازدواج اجباری را تجربه کرده‌اند این در حالیست که بسیاری از افرادی که به این مددسرا مراجعه می‌کنند، سالمندان سالخورده هستند.


علیزاده با طرح این پرسش که متولی افراد آسیب‌دیده زیر ۱۸ سال یا معلولان و سالمندان معتاد چه کسی است؟ می‌گوید: زمانی که به تعداد این افراد اضافه می‌شود، این افراد از مراکز کاهش آسیب خدمات دریافت می‌کنند که بسیاری از آنها کیس‌های مراکز کاهش آسیب نیستند و یا افرادی که دارای بیماریهای اعصاب و روان‌اند، جایی برای آنها در مراکز کاهش آسیب نیست، اما تیمارستان یا کمپی هم وجود ندارد که آنها را به طور رایگان پذیرش کند.


چرا برخی بی‌خانمان‌ها حاضر نیستند به گرمخانه بروند؟


وی در بخش دیگری از صحبت‌هایش، در پاسخ به اینکه چرا برخی افراد بی‌خانمان به گرمخانه‌ها مراجعه نمی‌کنند؟، می‌گوید: افرادی که به گرمخانه نمی‌آیند به دلیل این است که گرمخانه‌ها «تفکیک جنسیتی» دارند. افرادی هستند که به همراه همسر و فرزندشان یا به همراه شریک عاطفی‌شان کارتن خواب هستند و گرمخانه‌های ما متناسب با حال و روز خانواده‌ها و شرایط افراد نیست.


مسئول مددسرای بانوان میدان شوش خاطرنشان می‌کند: ما بانوان را به طور مجزا پذیرش می‌کنیم و همسرشان باید در گرمخانه دیگری پذیرش شود؛ شاید آنها برای چند روزی بتوانند چنین شرایطی را تحمل کنند اما درنهایت باز هم با یکدیگر جای دیگری زندگی می‌کنند.


علیزاده تصریح می‌کند: همچنین به دلیل شلوغ شدن گرمخانه‌ها در فصل زمستان افراد ترجیح می‌دهند در گوشه‌ای بخوابند تا اینکه میان ۱۵۰ نفر زندگی کنند.


بهزیستی ریالی بابت کارکرد سال ۱۴۰۰ به مراکز DIC و شلترها پرداخته نکرده است


وی در بخش دیگری از سخنان خود، مدعی شد: از ابتدای سال تا لحظه انجام این مصاحبه، سازمان بهزیستی بابت کارکرد سال ۱۴۰۰ یک ریال هم به مراکز DIC و شلترها پرداخته نکرده است. در این اوضاع اقتصادی مگر می‌توان به معتادان گفت که امروز غذا نخور تا اردیبهشت سال ۱۴۰۱ ببینیم آیا بهزیستی می‌تواند بودجه ما را پرداخت کند؟.


علیزاده در ادامه در واکنش به اظهارات اخیر مبنی بر جمع‌آوری مراکز کاهش آسیب از سطح شهرها اظهار کرد: بارها اظهاراتی از افرادی که نگاه و ادبیات این چنینی نسبت به این محله‌ها و مناطق و مراکز داشته‌اند، شنیده‌ شده؛ یک زمانی بازدیدکننده و مسئولان را به محلات پرخطر آورده‌اند تا بگویند وجود این مراکز باعث شده آسیب‌دیدگان اینجا تجمع کنند، اما اکنون بدون همفکری با فعالان حوزه آسیبهای اجتماعی برای حوزه آسیب‌ها در کشور تشخیص انجام می‌دهند و طبق تشخیص‌شان هم عمل می‌کنند.


تاثیر مراکز کاهش آسیب بر افزایش معتادان متجاهر؛ قصه مرغ و تخم‌مرغ!


وی ضمن بیان این که اعتیاد بازتولید آسیب‌های اجتماعی است اظهار کرد: در واقع مشکلات اجتماعی که خود ریشه در مشکلات اقتصادی و بحران‌های مالی و فرهنگی دارند، اعتیاد را به وجود می‌آورند؛ اینکه مراکز خدمات‌دهنده مسبب افزایش این افراد در یک مکان شده باشند مانند قصه مرغ و تخم‌مرغ است.


این مسئول مددسرای بانوان میدان شوش خاطرنشان می‌کند: آسیب‌های اجتماعی در مناطقی مانند شوش و هرندی وجود داشته است و به دنبال آن بهزیستی به مراکزی در این مناطق مجوز داده و بعد مراکز کاهش آسیب در این مناطق فعالیت خود را شروع کرده‌اند. اینگونه نبوده است که مناطق، محله پاک و بی‌آسیبی باشند و به دلیل اینکه مراکز در این مناطق تاسیس و کار خود را شروع کرده‌اند، آسیب‌دیدگان و معتادان در آن تردد کنند.


وی با اشاره به وضعیت محله شوش و هرندی، تصریح می‌کند: قصه شوش و هرندی به بیش از ۲۰ سال گذشته بازمی‌گردد و آسیب‌های این محلات نسل به نسل چرخیده‌اند؛ به طور مثال ممکن است معتاد امروزی، فرزند زندانی دیروز باشد؛ این چرخه بدون اینکه کسی در این سال‌ها آنها را حمایت‌ کند چرخیده است.


مسئول مددسرای بانوان میدان شوش می‌افزاید: در منطقه جنوب تهران، بازار و ترمینال جنوب وجود دارد؛ چرا نمی‌گویند که ترمینال جنوب باعث افزایش آسیب‌های اجتماعی شده است؟. نسل در نسل آسیب‌دیدگان از طریق ترمینال وارد شهر می‌شوند، چرا نمی‌گویند ترمینال جنوب باعث جذب آسیب‌های اجتماعی شده است؟ چراکه این موضوع بسیار بی‌ربط است. لذا اینکه می‌گویند مراکز کاهش آسیب هم باعث افزایش این افراد می‌شود، همین قدر بی‌ربط است.


وی تصریح می‌کند: به جای حمایت از دختر آسیب‌دیده‌ای که از شهر دیگری به تهران آمده است، به جای افزایش تعداد مراکز کاهش آسیب در استان‌های دیگر، لابه لای همین چرخی که اکنون می‌چرخد یک چوب می‌گذارند که دیگر نچرخد؟.


علیزاده در پاسخ به سوال دیگری درخصوص میزان تاثیرگذاری خدمات مراکز کاهش آسیب در زندگی زنان تصریح می‌کند: ما به سختی اعتماد این زنان را جلب می‌کنیم. به جرات می‌گویم که بسیاری از زنانی که در این مراکز هستند از پاتوق‌هایی که خلافکاران بودند و شرایط نامناسب داشتند پیدا شده‌اند. به سختی اعتماد آنها را جلب کرده‌ایم اما متاسفانه برخی ارگان‌ها به راحتی اعتماد آنها را از ما سلب می‌کنند.


دیدگاهتان را بنویسید