ضرورت بازتعریف مفاهیم در فضای مجازی نقش پلتفرم های داخلی چیست
تهران- ایرناپلاس- چالشی که این روزها نه تنها مسئولان کشور ما بلکه مدیران کشورهای دیگر با آن مواجهاند، فضای مجازی، مفاهیم و مسائلی است که از آن فضا سرچشمه میگیرد. فضایی که به گفته برخی مسئولان و کارشناسان سبب شده بعضی مفاهیم به بازتعریف نیاز داشته باشند.
به گزارش ایرناپلاس، تاثیرگذاری فضای مجازی و بستری مانند اینترنت بر زندگی ما به اندازهای است که میتواند سبک و نوع نگاه ما را به همه ابعاد زندگیمان تغییر دهد. فضایی که حتی آموختههای ما را از همان دوران کودکی تا بزرگسالی میتواند دچار چالش کند. در همین زمینه چندی پیش دبیر شورای عالی و رئیس مرکز ملی فضای مجازی در نشستی با اعلام اینکه «دنیای امروز نیاز به بازتعریف مفاهیم دارد»، گفت: «در صورتی که بخواهیم با مفاهیم پیشین در فضای بسط یافته امروز زیست کنیم با چالش روبرو خواهیم شد.»
فیروزآبادی با بیان این نکته که «بازتعریف مفاهیمی که در بستر تمدنی، ایدئولوژیکی و دینی ساخته شدهاند دشوار است»، اظهار داشت: «سرعت تحولات و بسط یافتگی بسیار زیاد است و مفاهیم همچون آزادی، حریم خصوصی، آموزش و نظام رسانه نیاز به بازتعریف دارد.»
در این نشست، مباحث متفاوتی از فضای مجازی مطرح شد که علاوه بر جهانی شدن و از بین رفتن مرزها، به موضوع پلتفرمها هم پرداخته شد. دبیر شورای عالی فضای مجازی در اینزمینه تاکید کرد: «جهانی در حال شکلگیری است که توسعه خدمات آن متکی بر پلتفرمهاست. در این پلتفرمهای جهانی، ما در معرض سلطه شرکتهای انحصاری بزرگ در دنیا هستیم که خدماتی با کیفیت کمیت مناسب و ارزان عرضه می کنند و در واقع نه تنها ما بلکه دنیا با سیطره و سرمایهداری سکوها با رویکرد تضعیف دولتها روبروست.»
در این نشست، از ضرورت بازطراحی نظام تربیتی هم گفته و تاکید شد: «باید با استفاده از فرصت زبان و اعتماد به رسانههای ملی در جامعه، رسانهای از جنس دانشآموزان شکل گیرد و خود دانشآموزان تولیدکننده محتوا باشند.»
بهراستی این بازتعریفها باید چگونه صورت گیرد که کارکردی و اثرگذار باشند و مورد قبول مرم قرار گیرند؟ پلتفرمها در عرصه بینالمللی بهراحتی و با هزینه اندک، محتواهای خود را همهجا آشکار میسازند. در چنین شرایطی، نظام تربیتی ما باید چگونه بازطراحی شود؟
لیلا وصالی پژوهشگر و مدرس سواد رسانهای به این پرسشها پاسخ داد.
ضرورت فهم دقیق مخاطب از بازتعریف مفاهیم
وصالی درباره ضرورت بازتعریف برخی مفاهیم و کارکرد و اثرگذاری آنها به خبرنگار ایرناپلاس گفت: این مفاهیم در این سالها بازتعریف پیدا کردهاند؛ یعنی به شکل ناخودآگاهی در آنها تغییر معنا ایجاد شده است. به همین دلیل مجبور به تغییر رویکرد این مفاهیم هستیم و برای اینکه بتوانیم خود را با آنها و معنای جدیدی که پیدا کردهاند متناسبسازی کنیم، لازم است رویکرد متناسبی با آنها داشته باشیم.
وی ادامه داد: در واقع باید با هر بازتعریفی که در فضای مجازی صورت میگیرد، یک بازتعریف دیگر در نوع مواجه با کنشها و واکنشها داشته باشیم. برای نمونه، در فضای مجازی بحث حریم خصوصی تعریف جدیدی پیدا کرده است؛ تعریف حریم خصوصی و مشخص کردن چارچوبهایی که حریم افراد را مشخص میکند، در سالهای اخیر مورد مناقشه بوده است.
به گفته او، بسیاری تصورشان بر این بود که حریم خصوصی آنها، چارچوب گوشی تلفن همراهشان است اما در واقع، حریم خصوصی را به نوعی حریم فردی معنا کردهاند بدون اینکه به این موضوع توجه کنند کسانی که از رفتارها و کردار آنها تاثیر میپذیرند در این حریم خصوصی شریک هستند و شما نمیتوانید نسبت به کسانی که رفتار شما روی زندگی آنها تاثیر مثبتی ایجاد میکند، حریم شخصیتری برای خود داشته باشید. بنابراین بعضی از مفاهیم نیازمند بازتعریف هستند.
وی افزود: پیش از این، حریم خصوصی، خانواده بود. اکنون حریم خصوصی همچنان خانواده است اما در فضای مجازی باید این موضوع بازتعریف شود. یعنی چارچوب و مقرراتی برای آنها مشخص شود و بدانیم در چه مواردی لازم است خانواده در جریان قرار گیرد و اینکه مانعی برای وجود و حضور آنها نداشته باشیم.
وصالی گفت: بحثهای دیگری مانند کلمه «آزادی» میتواند فرد به فرد تعریف متفاوتی داشته باشد و هر کسی بر اساس اخبار ذهنی خود، برداشت متفاوتی از کلمهای داشته باشد که میتواند در هر چارچوب و قانونی تعریف جدایی برای خود بگیرد؛ به همین دلیل اگر در این زمینه قرار است به تولید محتوا و پیام بپردازیم باید ابتدا چارچوب آن بحث را مشخص کنیم و تعاریفمان دقیق و مشخص باشد. یعنی باید تکلیف مخاطب با این بازتعریفها مشخص باشد و حریم و چارچوب را دقیق کرده باشیم تا مخاطب بداند ما درباره چه موضوعی صحبت میکنیم.
جهانی شدن و تغییر مرزها
معاون انجمن سواد رسانهای با تاکید بر مشخص کردن دقیق چارچوب بحث و تعاریف مفاهیم، افزود: یکی از تکنیکهای اقناعی که در سالهای اخیر در موضوعهای سیاسی به کار رفته مفاهیمی بوده که ممکن است در نظر هر شخصی معنی متفاوتی پیدا کند و برای اینکه بتوانند جذب مخاطب بیشتری داشته باشند، آن را دستاویز شعارهای تبلیغاتی قرار دادهاند. این یک تکنیک جذب مخاطب است اما اگر بخواهیم کنش و واکنش درستی در فضای مجازی داشته باشیم لازمهاش این است که چارچوبهای مفاهیم را مشخص کنیم؛ به عبارت دیگر منظور خود را از هر مفهومی بازتعریف کرده و سپس نسبت به بازتعریفی که صورت گرفته اکثریت جدیدی خلق کنیم یا موضوعهایی که با آنها منطبق میشوند را روشن و شفافسازی کنیم.
وی افزود: برای نمونه، بحثی مانند آزادی ممکن است در بسیاری زمانها در ادبیات سیاسی ما معنای پوپولیستی پیدا کند و تعابیری از آن به کار برده شود که شاید مورد نظر مخاطبان نباشد یا اینکه هر مخاطبی مفهوم جداگانهای از آن در ذهن داشته باشد اما اگر واقعا قرار است برای آزادی بیان یا آزادی فعالیت در فضای مجازی، گام برداریم لازمهاش این است که چارچوبها و قوانینمان را در آن زمینه مشخص کرده و بعد گامگذاریهایمان را انجام دهیم.
وصالی ادامه داد: بنابراین واضح است در سالهای اخیر بهدلیل بحث جهانی شدن و تغییر مرزها از مرزهای واقعی و جغرافیایی به مرزهای مجازی، با مفاهیم جدیدی مواجهایم که لازمه آن مواجه با بازتعریف این مفاهیم و گامگذاری و شفافسازی در آن زمینه است. این بازتعریفها لازم است براساس مفهوم جدیدی که شکل گرفته و همچنین نیازهای جدید مخاطبان و بازتولیدهای راهبردی توسط متخصصان انجام شود.
قرار گرفتن اطلاعات ما در دست کسانی که بومی کشور ما نیستند و حتی اگر نگوییم از دشمنان کشور بلکه از کشورهای رقیب محسوب میشوند، این قدرت را به آنها میدهد که ما را در سالهای پیشرو، برنامهریزی، مدیریت و هدایت کنند.اعتمادسازی به پلتفرمهای داخلی
پلتفرمها در عرصه بینالمللی بهراحتی و با هزینه اندک، محتواهای خود را همهجا آشکار میسازند؛ محتواهای مختلفی که ممکن است برای هر قشر یا فرهنگی مناسب نباشد. به همین دلیل این پرسش مطرح میشود در چنین شرایطی نظام تربیتی باید چگونه بازطراحی شود؟
وصالی در اینزمینه گفت: در این میان دو موضوع مطرح است؛ نخست بحث اعتمادسازی به پلتفرمهای داخلی؛ یعنی ابتدا لازم است درباره ضرورت شبکه ملی اطلاعات با مردم شفاف صحبت کنیم و اینکه بدانند دقیقا چه اتفاقی میافتد. به طور حتم کسانی که سازنده پلتفرمهای اصلی هستند برای اینکه پلتفرم خود را مطمئنترین مرجع و قابل استفادهترین معرفی کنند _ این اتفاق میتواند درآمدزایی خیلی خوبی برای آنها داشته باشد_ از هیچ اقدامی از جمله تخریب گروههای رقیب یا اعتمادزدایی از پلتفرمهای رقیب فروگذار نمیکنند. بنابراین یک بحث اصلی، تبیین دقیق کاربریهای این پلتفرمهاست. اینکه بدانیم هر یک از آنها چه ویژگی و کاربریهایی برای ما داشته باشند.
به گفته او، آنچه به اعتمادزایی کمک میکند اینکه بدانیم اطلاعاتی که نگران آن هستیم ممکن است دست چه کسانی قرار بگیرد. البته قرار گرفتن اطلاعات ما در دست کسانی که بومی کشور ما نیستند و حتی اگر نگوییم از دشمنان کشور بلکه از کشورهای رقیب محسوب میشوند، این قدرت را به آنها میدهد که ما را در سالهای پیشرو، برنامهریزی، مدیریت و هدایت کنند. ما به عنوان سرباز باید در این فضا حرکت کنیم.
جذب مخاطب برای پلتفرمهای داخلی
وی با تاکید بر افزایش قابلیت پلتفرمهای داخلی گفت: یکی از مواردی که در مباحث داخلی موضوعیت دارد این است که قابلیت پلتفرمهای داخلی افزایش یابد. باید محیطهای جذابتری برای مخاطب ایجاد شود تا بتواند سطح استفاده و دسترسی بهتری داشته باشد.
به گفته وی، بسیاری از مخاطبان اگر با محیط جذاب و قابل استفاده داخلی مواجه شوند به طور قطع، محیط داخلی را به محیط خارجی ترجیح میدهند؛ موضوع این است که در یک فضا نمیتوانید به تنهایی فعالیت کنید و اگر هم بخواهید در آن حضور داشته باشید باید مخاطبانتان در آن فضا حضور داشته باشند که لازمهاش ایجاد اعتمادزایی همهجانبه در جامعه است. یعنی همه بتوانند به این پلتفرمها اعتماد کنند، محیطشان را از یک محیط خارجی به محیط داخلی تغییر دهند و البته پلتفرمها قادر باشند که نیازهای مخاطبان خود را مرتفع کنند.
وصالی ادامه داد: برای نمونه امکان صداگذاری فایلهای حجم بالا را ایجاد کرده؛ محیط بصری جذابی برای مخاطب ایجاد و امنیت اطلاعات خود را تضمین کنند و مواردی از این دست که به اعتمادزایی برای مخاطبان منجر میشود. بحث دیگر اینکه باید لزوم شبکه ملی اطلاعات را برای مخاطبانمان تبیین و تشریح کنیم. این باعث میشود مخاطبان ما بدانند شکل گرفتن شبکه ملی اطلاعات تا چه اندازه میتواند آینده فرزندان و حتی خودشان را تضمین کند و مواهبی را برایشان به دنبال داشته باشد.
وی درباره چگونگی فضای پلتفرمها افزود: بازطراحی نظام تربیتی، نیازمند توجه به چالشهای جدید پیشروی افراد، مسائل موجود و نیازهای روز مخاطبان است. پلتفرمها به خودی خود اعتمادسازی نمیکنند. در واقع اعتمادزایی یا اعتمادزدایی، به رویکرد موجود بحث مدیریت پلتفرمها برمیگردد. استفاده مخاطب از پلتفرمها اگر به اجبار نباشد، آنچه بیشتر او را جذب میکند امکانات یک نرمافزار در ارائه خدمات به مخاطب است. امکان جابجایی فایلهایی با حجم بالاتر، دسترسیهای بیشتر، متنوعتر و آسانتر، امکان بارگذاری محتوا با حجم بیشتر و مانند آن از دلایل اقبال مخاطب به یک نرمافزار محسوب میشود.